جدول جو
جدول جو

معنی تل محری - جستجوی لغت در جدول جو

تل محری
(تَلْ لِ مَ را)
وآن تل بحری و تل بلیخ است. شهر کوچکی است میان قلعۀ مسلمه بن عبدالملک و رقه و در وسط آن قلعه ای است و دارای بازار و آسیاهاست. (از معجم البلدان) ، یوم تل محری، از ایام عرب است پس از اسلام، که در آن جنگی بین قیس و تغلب رخ داد. (مجمع الامثال)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ مِ)
دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 131 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(تَ مُ حَمْ مَ)
دهی است که در بخش سمیرم شهرستان شهرضا واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ بَ)
نوعی از گل سرخ مثل شنجرف و ظاهراً از دریا آرند. (آنندراج) :
دور از تو بس که زمزمه سنج مصیبتم
از موج گریه شد گل بحری غبار ما.
شفیع اثر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گِ لِ مِ)
بعربی طین مصری خوانند. برای طلا کردن بر بدن مستسقی بغایت نافع است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا